بررسی تفاوت های بازاریابی داخلی و بین المللی
بازاریابی داخلی و بین المللی را میتوان از جهات مختلف مانند منابع تحت اختیار، موانع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و… مورد بررسی قرار داد. بخش بسیار مهمی از فعالیتهای سازمان را بازاریابی تشکیل میدهد. در راستای بازاریابی، تمامی فرآیندهای تولید، یافتن بازار و قیمتگذاری به منظور دستیابی به اهداف درون سازمانی، در نظر گرفتن نیازهای مشتریان و فروش بیشتر صورت میگیرد. در این مقاله قصد داریم تا به طور کامل به بررسی تفاوت بازاریابی داخلی و بین المللی بپردازیم. با ما با سایت امید بخشعلی مشاور کوچینگ فروش و سیستم سازی فروش همراه باشید.
تفاوت بازاریابی داخلی و بین المللی در چیست؟
تولیدکنندگان معمولاً بعد از رسیدن به اهداف تجاری درون سازمانی، به فکر توسعه بیشتر کسب و کار خود برای فروش بیشتر محصولات، در خارج از مرزهای سرزمینی میافتند. اما این امر بر خلاف آثار مطلوب و مثبتی که برای تولیدکنندگان به همراه دارد، بسیار هزینهبر و چالشبرانگیز است. تفاوت بازاریابی داخلی و بین المللی در این مورد است که بازاریابی خارجی برخلاف بازاریابی داخلی که گاهاً با هزینه اندک میتوان دست به خدمترسانی و تولید در آن زد، بسیار پرهزینه است و منابع مالی زیادی را طلب میکند.
دوم اینکه در زمینه سازوکار تجاری، هر کشوری قانونهای داخلی مخصوص به خودش را دارد. بازاریابی داخلی را میتوان در هر منطقهای از کشور، با قانونهای واحد داخلی که در آن جا حاکم است، به راحتی پیش برد؛ در صورتی که در بازاریابی بینالمللی، تولیدکنندگان باید از قوانین داخلی دیگر کشورها نیز مطلع باشند تا بتوانند به راحتی امور تجاری خود را به شکل قانونی، در کشور مقصد پیش برند.
سوم اینکه در بازاریابی خارجی، باید به سلیقهها و سبکهای مختلف توجه شود؛ در صورتی که در بازاریابی داخلی، مشتریان و تولیدکنندگان، اعتقادات و فرهنگ واحد دارند و تولیدکنندگان تا حد نسبتاً زیادی بر سبک و سلیقه مشتریان خود اشراف دارند. رابعاً بازاریابی خارجی برخلاف بازاریابی داخلی به صرف زمان و همت بیشتری نیاز دارد. به طور کلی بازاریابی داخلی و خارجی از ۵ جنبه زیر با یکدیگر تفاوت دارند:
- امور محیطی
- امور فرهنگی
- تفاوت در مقررات و قوانین حاکم بر جوامع
- تفاوت در میزان درآمد جامعههای مختلف
- استفاده از تکنیکها و روشهای بازاریابی مختلف در هر کشور
بازاریابی داخلی
بعد از آشنایی با تفاوت بازاریابی داخلی و بین المللی، نوبت آن است که با مفهوم بازاریابی داخلی بیشتر آشنا شوید. بازاریابی یا مارکتینگ داخلی، فعالیتهای تشویقی و ترفیعی سازمان در راستای معرفی محصولات، اهداف و خدمات به کارمندان درون سازمان است. هدف این رویکرد، عجین شدن کارمندان و افزایش درگیری آنها با اهداف درون سازمانی و ایجاد انگیزه و روحیه بیشتر است. در بهبود برند درون سازمان، بر اساس استراتژی گروهی، با کارمندان سازمان چنان برخورد میشود که انگار بازاریابی آنها برای مشتریان ثابت داخل سازمان است.
هدف این مارکتینگ، هماهنگی فعالیتهای درون سازمانی با یکدیگر به منظور اطمینان از توانمندبودن آنها برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان است. اگر شرکتی قادر به انجام دادن فعالیتها و عملیات خود به صورت استاندارد و هماهنگ شده، باشد، میتواند خدمات بهتر و با ثباتتری را به مشتریان ارائه دهد. در بازاریابی داخلی، تمرکز ارائهدهندگان و تولیدکنندگان خدمات، بیشتر به داخل مرزهای کشور محدود میشود.
در واقع شرکتها به دنبال جذب بازارهای داخلی هستند. از آن جایی که در بازاریابی داخلی، موقعیت و محدوده جغرافیایی کوچکتر میشود، پیروزی در فضای رقابتی تجارتی و تولیدی راحتتر است؛ زیرا به دلیل آشنایی بیشتر با سلیقه، نیاز، فرهنگ، زبان و… امکان ارتباطگیری با مشتریان آسانتر است. همین موضوع میتواند به تولیدات، رونق و سرعت بیشتری بخشد.
بازاریابی خارجی
مارکتینگ خارجی، فراتر از مرزهای درونی صورت میگیرد. در حال حاضر بیشتر تولیدکنندگان به فکر توسعه و پیشرفت کسب و کار خود در سطح جهانی و پیدا کردن مشتریانی در سطح بینالملل و فرامرزی هستند. مارکتینگ خارجی به این افراد کمک میکند تا با شناسایی نیازهای بازار داخلی و آشنایی با فرهنگ، سلیقه و تقاضای مشتریان فرا سرزمینی، در راستای اقدام به تولید خدمات و کالاهای مختلف، قدم بردارند. در مارکتینگ خارجی، فرد وارد دنیای واردات و صادرات میشود و از طریق بازار بینالمللی میتواند برای فروش کالاهای مازاد خود بهره برد و محصولاتی را که توان تولید آنها در بازار داخلی وجود ندارد را به راحتی از مرزهای خارجی وارد سازد.
جنبه جالب توجه مارکتینگ بینالمللی این است که بازاری که برای یک سازمان یا شرکت خارجی است، برای سازمان یا شرکت دیگر، داخلی محسوب میشود. به طور مثال ترکیه برای شرکتهای ایرانی که از قبل در آن جا هیچ فعالیتی نداشتهاند، بازاری خارجی محسوب میشود، در صورتی که برای خود ترکیه، بازاری محلی است. شرکتهای ایرانی ممکن است با گذشت زمان و انجام فعالیتهای بازرگانی در ترکیه، آن جا را مانند بازار داخلی مورد توجه خود قرار دهند. در واقع زمانی این اتفاق میافتد که شعبههای خارج از کشور، در ساختارهای عملیاتی شرکت خود، کاملاً یکپارچه شده باشند؛ بنابراین شرکت باید دیدگاه دوگانه خود را درباره مفهوم بازار داخل و خارج تغییر دهد و به آنها، به اندازه یکدیگر اهمیت دهد.
کاربرد بازاریابی بین المللی
امروزه هیچ کشوری به صورت کاملاً جدا از کشورهای دیگر نمیتواند زندگی نمیکند. سطح زندگی افراد، تکنولوژی و منابع اقتصادی یک کشور، به اقتصاد کشورهای دیگر بستگی دارد که با جریان پیچیدهای از خدمات، کالاها، تکنولوژی و سرمایه، به همدیگر ربط پیدا میکنند. در واقع، کشورها از طریق مبادلات خارجی، سطح تولید خود را افزایش داده و سود بیشتری به دست میآورند. اگر چه ممکن است که یک کشور از عوامل تولیدی گوناگونی برخوردار باشد و بتواند انواع کالاهای مختلف را خود تولید کند، اما توانایی تولید آنها را با قیمت برابر نخواهد داشت.
مهمترین هدف شرکتها از وارد شدن به بازارهای بینالمللی، به دست آوردن فرصتهای مناسب برای کسب سود بیشتر است. این موضوع سبب میشود تا تعداد زیادی از شرکتها، بعد از دریافت سفارش، به تحقق فرصتهای موجود آن بازار، برانگیخته شوند. وقتی یک شرکت به صورت قطعی تصمیم میگیرد که وارد بازار خارجی شود، باید به طور مؤثر و جدی، خود را متعهد به ارائه خدمات و کالا کند؛ در غیر این صورت، مشتری ممکن است منابع دیگری را جست و جو کند. از مهمترین اهداف این بازاریابی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ادغام کشورها به منظور افزایش جهانیسازی
- استفاده از اصول تقویتی برای تجارت آزاد بین تمامی کشورها
- ایجاد روابط تجاری بین کشورهای مختلف به منظور دستیابی به صلح جهانی
- توزیع سود مناسب بین کشورهایی که در این بازاریابی شرکت کردهاند
- مدیریت و حفظ منابع پایدار
- مدیریت و حفظ تجارتایدهآل و منصفانه
کاربرد بازاریابی داخلی
مارکتینگ داخلی متأثر از بازاریابی خدمات و مدیریت کیفیت است که بر ضرورت و اهمیت ایجاد کیفیت در خدمترسانی، تأکید دارد. در واقع مارکتینگ داخلی، به مشاغل، به عنوان محصولات داخلی و به کارمندان، به عنوان مشتریان داخلی مینگرد و سعی میکند به کمک عرضهکنندگان داخلی، محصولات را طوری طراحی کند که به بهترین شکل ممکن، نیازهای مشتریان را برآورده سازند و برای آنها ارزش آفرینی کند. این فرایند، ارزشهای هستهای شرکت را در کارمندان، نهادینه ساخته و سبب برانگیخته شدن آنها میشود؛ همچنین با استفاده از مارکتینگ داخلی، شرکت قادر است که بهترین افراد را استخدام کند و از خروج کارمندان شایسته از شرکت، جلوگیری به عمل آورد.
هدف مارکتینگ داخلی، شناسایی نیاز کارمندان به عنوان ارائهدهندگان خدمات است. بعد از بررسی تفاوت بازاریابی داخلی و بین المللی، تفاوت بازاریابی با تبلیغات و فروش را بررسی میکنیم. تفاوت بازاریابی و تبلیغات در این مورد است که بازاریابی شامل فعالیتهایی است که یک سازمان برای تسهیل تعامل بین سازمان و مشتری یا مشتریهای احتمالی انجام میدهد؛ در صورتی که تبلیغات، نوعی پیام عمومی پرداخت شده است که هدف آن جلب توجه محصولات در میان مشتریان، است. تفاوت بازاریابی و فروش نیز در این مورد است که مارکتینگ درباره ایجاد آگاهی برای محصول یا خدمات است؛ در صورتی که فروش درباره بستن و به سرانجام رساندن معامله است. اگر بخواهید یک استراتژی کاربردی و موفق برای مارکتینگ داخلی طراحی کنید، باید به مواردی که در ادامه به آنها میپردازیم توجه نمایید:
- تعیین اهداف شفاف و مشخص برای کسب و کار
- در نظر گرفتن یک استراتژی موفق برای کسب و کار به عنوان رکن اصلی
- ایجاد رابطه قابل اعتماد و باز با کارکنان
- ارتباطات داخلی شفاف، صادقانه و دائمی
- آگاهی کامل داشتن از تجربههای کارمندی
جمعبندی
امروزه با رشد چشمگیری که فضای مجازی و اینترنت داشته است، امکان دسترسی به بازارهای بینالمللی، نسبت به قبل بسیار راحتتر شده است. اما با این وجود، باز هم کمبودها و چالشهای بسیاری بر سر راه کسب و کارهای مختلف دیده میشود. حتی اگر کسب و کاری قصد وارد شدن به بازار جهانی و واردات و صادرات را نداشته باشد، باز هم شناخت تفاوت بازاریابی داخلی و بین المللی میتواند برای او مفید و سودمند باشد؛ چرا که فضای تجارت همواره غیر قابل پیشبینی است و این امکان برای هر تولیدکنندهای وجود دارد که خواسته یا ناخواسته وارد بازار جهانی شود. بنابراین بهتر است برنامهای مشخص و کارآمد برای قرار گرفتن در چنین شرایطی در نظر گرفته باشید.
دیدگاهتان را بنویسید